فاطمه غلامی | شهرآرانیوز، هنوز چند روزی از انتشار گزارش «در حسرت سرپناه» در روزنامه شهرآرا نگذشته بود که باخبر شدیم صاحب خانهای با حکم تخلیه خانوادهای دیگر را جواب کرده و این خانواده به دلیل بضاعت مالی پایین و ناتوانی در پرداخت اجاره مجبور شده است در این روزهای سرد و برفی مشهد اثاثیه منزل خود را به کوچه منتقل و خود در چادر مسافرتی کوچکی زندگی کند. حوالی ساعت ۱۷ عصر شنبه، پس از دریافت این خبر، بلافاصله با تیم رسانهای شهرآرا همراه میشویم تا به انتهای مهرگان برسیم. هوا کاملا تاریک است و زوزه باد امانمان را بریده است. آدرس درست است. در اواسط خیابان عترت ۲۸ اثاثیه منزل وسط کوچه ریخته شده است.
خانه زن و شو هر میان سال چادری محقر و پاره است که به سختی خود را در آن مچاله کرده اند. بیرون آن هم وسایلشان روی هم تلنبار شده است.
سرپرست خانواده میگوید: کارگر روزمزد بودم و سالها جوش کاری میکردم، ولی بعد از کرونا کارم را از دست دادم. منزلی در همین شهرک مهرگان اجاره کرده بودم که با بیکاری من کل مبلغ رهن منزل به دلیل معوقات اجاره رفت.
او درحالی که دو دستش را از شدت سرما زیر بغل گرفته است، میگوید: هیچ پولی ندارم، چون کاری ندارم. خدا هیچ مردی را شرمنده همسر و فرزندانش نکند. صاحب خانه اصرار داشت خانه را تحویل بدهیم. من هم مستأصل مانده بودم. نه پولی برای تمدید خانه داشتم و نه میتوانستم منزل دیگری اجاره کنم. تا اینکه یک روز، نامه دادگاه من را غافلگیر کرد و با حکم تخلیه، مجبور شدم اثاثیه منزل را در کوچه بگذارم.
این شهروند بیان میکند: همسرم بیماری هموفیلی دارد. چندین بار به کمیته امداد و بهزیستی مراجعه کردم که بتوانم وامی بگیرم، اما به دلیل قانونهای دست وپاگیر به بن بست خوردم.
او ادامه میدهد: من آبرومندم. دوست ندارم اسمم سر زبانها بیفتد. سالهای سال با آبرو زندگی کرده ام و با پول کارگری شکم زن و فرزندم را سیر نگه داشته ام. کم داشتیم، اما به همان کم راضی بودیم. صاحب خانه یک باره مبلغ اجاره خانه را از ۱۰ میلیون تومان رهن و ۵۰۰ هزار تومان اجاره ماهیانه به ۲۰ میلیون تومان رهن و ۷۵۰ هزار تومان اجاره افزایش داد و من دیگر توان پرداخت نداشتم.
او ادامه میدهد: پس از حکم تخلیه دادگاه، همسر و فرزند شش ساله ام را به خانه مادر همسرم فرستادم. هیچ کدام از فامیل خبر ندارند چه بر سر ما آمده است. دوست ندارم متوجه شوند. خودم چهار شب است در همین چادر هستم، ولی با هیچ کس از اقوام دراین باره صحبتی نکرده ام.
در حال گفتگو بودیم که چند نفر از همسایگان و کسبه به جمع ما پیوستند. آقای محمدی که در همین نزدیکی و در شهرک مهرگان سوپرمارکت دارد و معتمد محله است، میگوید: اعضای این خانواده چهار سال است که در این محله زندگی میکنند و ما جز خوبی از آنها چیزی ندیده ایم. در این مدت که همسایه مان در چادر بود، خواب به چشمانمان نیامد. او ادامه میدهد: غرور مردانگی اش اجازه نمیداد به منزل کسی برود. حتی چندین بار از این خانواده خواستم که اثاثیه منزل را به حیاط خانه ام ببرند و خودشان شب را در گرم خانه یا منزل یکی از اقوام سپری کنند، اما این خانواده بسیار آبرومند است. حتی راضی نشدند به گرم خانه بروند.
یکی دیگر از همسایگان میگوید: حتی در این منطقه دورافتاده حاشیه شهر اجاره منزل بسیار بالا رفته است. اکثر مردم اینجا کارگر روزمزد هستند. چند شب پیش یکی دیگر از همسایگان توان پرداخت کرایه را نداشت و یکی از کسبه محله، مغازه خالی خود را در اختیارش قرار داد تا آنجا زندگی کند. صد متری که جلوتر رفتم، مغازهای را که خانوادهای دیگر به دلیل نداشتن اجاره، به آن پناه برده بود مشاهده کردم. چراغ این مغازه روشن بود و پردهای شیشههای مغازه را پوشانده بود.
باد شدید همچنان در حال وزیدن است. سگهای ولگرد در اطراف اثاثیه منزل که در کوچه ریخته شده است جولان میدهند و هنوز مشخص نیست چه سرنوشتی قرار است در انتظار این خانواده باشد.
گزارشی دیگر از بی خانمانی یک خانواده آبرومند منتشر کردیم. مشخص نیست در این روزهای سرد و برفی چند خانواده دیگر در حاشیه شهر مشهد آواره و بی خانه اند و سقف خانه شان آسمان است. در این میان حضور کم رنگ نهادهای مسئول و متولی اجتماعی محسوس است. واقعا نهادهایی نظیر کمیته امداد و بهزیستی کجای قصه پرغصه خانوادههای بی خانمان قرار دارند؟ خانوادهای که با ۲۰ میلیون کمک بلاعوض میتواند آشیانه گرمی برای خود داشته باشد، این روزها درگیر چادرخوابی است و در بهترین حالت با وام ودیعه مسکن نهادهای دولتی و فرایندی چندماهه و لزوم ارائه ضامن مواجه میشود.
برف روز گذشته شرایط چادرخوابی این خانواده را سختتر کرد تا جایی که همان اندک وسایل زندگی شان هم زیر برف ماند. گرمای همدلی پاکبانان شهرداری منطقه ۳ به این خانواده رسید و وسایلشان را به منزل امام جماعت مسجد مصلا در شهرک مهرگان منتقل کردند، اما همچنان این خانواده چشم انتظار مهربانی مردم برای داشتن سرپناه هستند.
شهرآرا آمادگی خود را برای همراهی با خیرانی که قصد کمک به این خانواده را دارند از همین تریبون اعلام میکند.